بازی استقلال برابر صباباتری میتوانست به سود آبیپوشان پایان یابد. اگر فرصت تک به تک مهاجم استقلال در همان دقایق ابتدایی به گل تبدیل میشد، شاید استقلال محکوم به باخت نبود. به نظر من باخت استقلال در هفته ششم را حوادث رقم زد. تیم امیر قلعهنویی بازی خوبی را به نمایش گذاشت و صحنهها و موقعیتهای متعددی را بهوجود آورد. عملکرد هر مربی را باید کاملاً فنی بررسی کرد.
قضاوت فقط از روی نتیجه چندان هم حرفهای نیست البته ساختار تیم امیر قلعهنویی دچار ایرادهایی است که سرمربی استقلال قبل از بحرانیتر شدن اوضاع میبایست آنها را حل کند. قلعهنویی باید به عباسفرد بیشتر از اینها میدان بدهد. از طرفی استقلال با نبود یک مهاجم تمامعیار از جنس رضا عنایتی روبهرو است و بازیکنانی همچون اکبرپور بیشتر مکمل خوبی هستند تا یک گلزن تمامعیار.
با این حال باخت استقلال در هفته ششم این تیم را وارد بحران کرده و در صورت نرسیدن به یک پیروزی امیر قلعهنویی شرایط سختتری را هم تجربه خواهد کرد. نکته دیگری هم وجود دارد که برای قلعهنویی شانس و برای استقلال یک بدشانسی محسوب میشود؛ قلعهنویی در حال حاضر در استقلال آلترناتیو ندارد. من امیر قلعهنویی را هم مقصر میدانم.
به این دلیل که خیلی زود دل به رویاها بست و خواست همان تیمی را جمع کند که در سال پیش قهرمان کرد. او اکبرپور را آورد ولی یادش رفت که عنایتی نیست، یادش رفت که جباری از این بازیکن شش دانگ تبدیل به بازیکن دودانگ شده است. او یادش رفت که دیگر بازیکنی مثل نیکبخت ندارد.
استقلال چرا باید امیرحسین صادقی را از دست بدهد و ابراهیم تقیپور را بگیرد که به دردش نمیخورد. سرمربی آنقدر سردرگم است که از او به عنوان فوروارد استفاده میکند. چرا استقلال تا به امروز از 7 بازیکن در خطحمله استفاده کرده و چرا خبری از بازیکنان جدید این تیم نیست؟
استقلال در خط دفاع باید با سه دفاع خطی بازی کند نه اینکه یکنفر مثل کوشکی عقبتر باشد تا یک بازیکن بیجهت از جریان بازی خارج شود. استقلال در خط هافبک یک مکمل برای کاظمی میخواهد که البته جباری نیست و این مکمل باید یدالله اکبری باشد.